خانمی ۳ پیر مرد جلوی درب خانه اش دید.

- شما را نمی شناسم ولی اگر گرسنه هستید بفرمایید داخل.

اگر همسرتان خانه نیستند، می ایستیم تا ایشان بیایند.

مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادن گل‌های باغچه، به عادت آب دادن گل‌های باغچه بدل شود!

زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.

دوان دوان دوید...

به حرفهای هیچ کس گوش نمیداد...

در جلسه امتحانِ عشق
من مانده‌ام و یک برگۀ سفید

مداد سیاه مینویسد عـ...

از فاصله‌ای دور پاک‌کن دوان دوان نزدیک میشود...

گفتم : خسته ام
گفتی: لا تقنطوا من رحمة الله / از رحمت خدا نا امید نشوید.(رمز /53)

...

آسمان چشمهایم طوفانی دارد از غم...

اقیانوسی دارد به اندازه ی دلتنگی هایم...

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم. فهمیدم که بیمارم...

خدا فشار خونم را گرفت, معلوم شد که لطافتم پایین آمده!

دلم میخواهد در آسمان شب قدم زنم...

سبد سبد ستاره بچینم...